کد مطلب:216873 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:295

نهی از کرایه دادن شتر برای سفر حج
صفوان بن مهران جمال روزی خدمت امام رسید، حضرت به وی فرمود: همه ی كارهای تو نیكو و زیبا است، جز یكی! او پرسید: یابن رسول الله آن چیست؟ حضرت فرمود:



[ صفحه 134]



شترهایت را به هارون كرایه می دهی، عرض كرد: برای سفر حج كرایه داده ام. حضرت فرمود: آیا دوست داری هارون زنده برگردد و كرایه ی شترها را به تو بدهد.

گفت: آری. حضرت فرمود: هر كس بخواهد آن ها زنده بمانند، در صف آنان قرار می گیرد و هر كس از آن ها باشد، بی تردید در جهنم است.

پس از آن صفوان همه ی شتران خود را فروخت. وقتی هارون علت آن را پرسید، وی گفت: دیگر پیر شده ام و غلامانم چنانكه باید به این كار نمی رسند. هارون گفت: می دانم به اشاره ی چه كسی شترانت را فروخته ای. موسی بن جعفر تو را به این كار واداشته است!

او گفت: مرا با امام موسی بن جعفر چه كار. هارون گفت: این حرف ها را كنار بگذار. به خدا قسم! اگر به سبب خدمات نیكویت نبود، تو را می كشتم.